متن کامل سخنان دکتر محمود احمدی نژاد بدین شرح است:
الحمدلله رب العالمین و الصلوه و السلام علی جمیع الانبیاء و المرسلین و علی خاتمهم و سیدهم محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه
رؤسای محترم کشورها، رؤسای محترم دولتها، جناب آقای دبیر کل ، رئیس محترم مجمع عمومی سازمان ملل
وزرای محترم و رؤسا و اعضاء محترم هیئت¬های نمایندگی، میهمانان عزیز، خانمها و آقایان
خداوند بزرگ را برای تشکیل این نشست مهم سپاسگزارم و از جانب ملت ایران حضور شما را در ایران- خانه خودتان- و در شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد گرامی می¬دارم و از حسن اعتماد شما به ملت و دولت ایران و برادرتان قدردانی می¬نمایم.
یاد و خاطره بنیانگذاران فقید جنبش عدم تعهد مرحوم جواهر لعل نهرو از هند، جمال عبدالناصر از مصر، تیتو از یوگوسلاوی سابق، احمد سوکارنو از اندونزی و نکروما از غنا و همچنین همکارانی که در فاصله دو اجلاس اخیر از دنیا رفته¬اند رؤسای جمهور فیلیپین، نیجریه، غنا و رهبر کره شمالی و رئیس جمهور اسبق الجزایر و همچنین رئیس جمهور و نخست وزیر شهید ایران آقایان رجایی و باهنر که در چنین روزهایی ۳۱ سال قبل توسط تروریست¬ها به شهادت رسیدند را گرامی می¬دارم و از حضار می¬خواهم که بایستند و با یک دقیقه سکوت برای آرامش روح آنان دعا کنند.
از کشور مصر و جناب آقای مرسی رئیس جمهور محترم به خاطر تلاش¬های سازنده در دوره مدیریت جنبش صمیمانه سپاسگزارم.
از مقام معظم رهبری برای حضور در اجلاس و سخنرانی ارزشمندشان تشکر می¬نمایم.
همکاران عزیز
گرد هم آمده¬ایم تا با بررسی شرایط و روند تحولات برای ساختن آینده بهتر برای ملت¬هایمان و برای جامعه بشری هم اندیشی و اقدام نمائیم.
شک نداریم که همه ما و بلکه همه ملتها از وضع موجود ناراضی¬اند.
هنوز آرزوها و آرمانهای تاریخی و مشترک بشری یعنی رفع فقر، تبعیض، تهدید، تحقیر، جنگ¬ و کینه¬ورزی¬ و استقرار زندگی سعادتمند سرشار از زیبایی و عشق و نشاط و سلامت در سایه عدالت و آزادی و کرامت و صلح پایدار فرصت تحقق مناسب پیدا نکرده است.
صدها سال پی در پی رنج نوع انسان و ملت¬ها ادامه یافته است و در دوره اخیر پس از عبور از برده¬داری و استعمار، مشابه همان شرایط اما به شکلی دیگر بر سر ملت¬ها سایه انداخته است.
لطفاً ملاحظه فرمائید:
– بخش عمده ثروت و مراکز اصلی اقتصادی جهان در اختیار چند گروه سرمایه¬دار از چند دولت قرار دارد و اکثریت ملت¬ها در فقر به سر می¬برند و باید تاوان سوء استفاده¬ها و سوء مدیریت¬های آنان را بپردازند.
– قریب به اتفاق کشورهای سرمایه¬داری دارای بدهی¬های خارجی بیش از تولید ناخالص داخلی¬اند و این یعنی اینکه در واقع ورشکسته¬اند و به طور گسترده و بدون اجازه از منابع سایر ملت¬ها استفاده می¬کنند در حالی که خود آن ملت¬ها به این منابع نیازمندترند.
– با خلق دارائیهای کاغذی، تورم مستمر را به همه ملتها تحمیل و بدون زحمت ثروت آنها را تصاحب می¬کنند. برخی گزارش¬ها از ۳۲ هزار میلیارد دلار خلق دارائی کاغذی توسط دولت امریکا حکایت دارد.
– اکثر معادن غنی و اصلی افریقا و آمریکای لاتین در اختیار چند شرکت وابسته به سرمایه¬داران جهانی است در حالی که مردم این مناطق از حداقل منافع این ثروت خدادادی نیز برخوردار نیستند.
– سازوکار اقتصادی حاکم بر جهان به گونه¬ای است که به طور سیستماتیک دائماً مشکلات چند دولت سرمایه¬داری به سایر کشورها و در مقابل ثروت آنان به آن چند کشور منتقل می¬شود.
– علوم و فنآوری¬های پیشرفته به صورت انحصاری در اختیار گروهی خاص است و در بسیاری مواقع به ابزار تحمیل اهداف سیاسی مبدل شده است.
– فرهنگ¬های بومی و انسانی که حاصل هزاران سال تلاش و مبتنی بر فطرت الهی انسانها و در عمق و مبانی، مشترک بین همه ملت¬ها و از زیبایی¬های جامعه بشری¬ است به طور سازمان یافته مورد هجوم گسترده قرار دارد تا با تحمیل بی¬هویتی زمینه تسلط بر ملت¬ها فراهم گردد.
– شخصیت زن و بنیاد خانواده در معرض انهدام قرار دارد و تلاش گسترده¬ای برای تحمیل نوع خاصی از زندگی بی¬هویت فردی و اجتماعی به همه ملت¬ها در جریان است.
– به لحاظ سیاسی، حقوق اساسی و استقلال ملت¬ها دائماً در معرض تهدید است و به بهانه¬های گوناگون کشورها اشغال می¬شوند. آشکارا با پیشرفت و اقتدار ملت¬های مستقل دشمنی و در برابر آن مانع تراشی می¬شود.
– فروش سلاح به عنوان تجارت پردرآمد امری عادی است و برای اینکه بازار سلاح پر رونق باقی بماند جنگ¬ها و اختلافات به ملت¬ها و کشورها تحمیل می¬شود.
– قاچاق انسان، کشت و توزیع مواد مخدر و تروریسم، آشکارا مورد حمایت و تقویت و گسترش قرار می¬گیرند.
– و بدین ترتیب صلح و امنیت پایدار را به آرزوی دست نیافتی مبدل کرده¬اند.
– روشن است که برای تشریح ابعاد خسارت¬ها و مشکلات و نابسامانی¬ها به وقت بیشتری نیاز داریم.
همکاران گرامی؛
– برای اصلاح این روند بارها و بارها عدالت¬طلبان و آزادی¬خواهان و مصلحان از جمله رهبران فقید جنبش عدم تعهد قیام کرده¬اند و خیزش¬های متعدد برپا شده و تلاش¬های فراوانی انجام
گرفته است.
– لیکن علیرغم آثار بسیار ارزشمند و مثبت این تلاش¬های مقدس، هنوز روند امور به طور اساسی به نفع ملت¬ها و در جهت عدالت و صلح پایدار تغییر نکرده است.
– سئوال مهم این است که علت کدام است؟ برخی اصرار دارند که فریبکارانه علت را به ضعف ملت¬ها نسبت دهند.
– آیا غیر از این است که علت عدم تحقق صلح پایدار و آرمانهای بشری را باید در مبانی اندیشه و عملکرد مدیریت حاکم بر جهان جستجو کرد.
– علیرغم تشکیل سازمان ملل که امیدهای فراوانی ایجاد کرد و همچنین تلاش¬های گسترده دلسوزان، مدیریت حاکم بر جهان مانع از آن بوده است که شرایط بهبود یابد و با استقرار صلح و امنیت پایدار زندگی بهتری برای مردم دنیا فراهم شود.
لطفا دقت فرمائید:
– مدیریت حاکم بر دنیا به عنوان عامل اصلی وضع موجود جهان در سده اخیر دارای دو ویژگی بسیار مهم و اثر گذار بوده است.
اول:انحصاری بودن
– بسیار روشن است که انحصار مدیریت بر مراکز اصلی قدرت و اقتصاد جهان در اختیار چند دولت خاص بلکه چند گروه سرمایه¬دار است.
– به طور مثال علیرغم حضور همه ما در صندوق بین¬المللی پول و بانک جهانی، فشارها و تحمیلات چند دولت خاص مانع از اعمال نظرات عادلانه و کارشناسیِ مدیران و کارشناسان مستقل این دو نهاد مهم می¬گردد به طوری که در عمل در بسیاری مواقع صندوق و بانک جهانی بالاجبار توجیه کننده سیاستهای یک جانبه و سودجویانه همان دولت¬ها می¬شوند.
– انحصار در مدیریت شورای امنیت نیز کاملاً روشن است.
– بعد از ۶۵ سال و علیرغم اذعان همه ملتها به حقوق حقه ملت فلسطین، رفتار شورای امنیت در عمل به تثبیت و گسترش اشغالگری و ظلم و جنایات رژیم جعلی و تحمیلی صهیونیستی منجر شده است.
– در افغانستان و عراق و پاکستان مردم به طور گسترده و سازمان یافته کشته می¬شوند و شورای امنیت توجیه کننده این وضع است. چرا که طرف اصلی این حوادث عضو دائم شورای امنیت با امتیاز ناعادلانه وتو است.
– کدام ملت مستقل توانسته است بدون نگرانی و یا دادن امتیاز، حقوق اساسی خود را با اتکاء به شورای امنیت استیفا نماید.
– اصولاً چگونه می¬توان تصور کرد که با وجود امتیاز انحصاری وتو در دستان دولتهایی مثل آمریکا و انگلیس که همواره یک طرف تمام مناقشات بوده¬اند امکان عمل مستقل و عدالت¬مدار برای شورای امنیت باقی بماند. دولت¬ها و ملت¬های مستقل مرجعی برای احقاق حق خود ندارند. شورای امنیت حتی اختیارات مجمع عمومی را نیز تصاحب کرده و سلطه خود را بر آن تحمیل نموده است.
دوم: خودخواهی و سلطه طلبی
– همه می¬دانیم که حاکمان امروز بر جهان همان برده¬داران و استعمارگران دیروزند که با روش و شعارهای جدید بر مراکز قدرت و ثروت جهان مسلط شده¬اند بدون اینکه برنامه¬ها و روحیه سلطه طلبی و خودخواهی آنان تغییر کرده باشد.
– آنان خود را اصل و نژاد برتر و دیگر ملت¬ها را برده و نژادِ پست می¬شمارند.
– به خود اجازه می¬دهند با ایجاد اختلافات و درگیریهای قومی، نژادی و مذهبی منابع ملت¬ها را نابود و زمینه سلطه خود را بر آنان فراهم نمایند.
– خود را مجاز می¬دانند ملت¬ها را تحقیر و حقوق آنان را تضییع کنند و برای حل مشکلات اقتصادی خود جنگ راه بیندازند و کثیری از مردم جهان را قتل عام نمایند.
– به خود حق می¬دهند مانع پیشرفت سایر جوامع بشوند، ثروت ملت¬ها را تصاحب کنند و شخصیت و استقلال آنان را لگدمال نمایند.
– اینان حتی به مردم خود نیز رحم نمی¬کنند. وضعیت مردم امریکای شمالی و اروپا را مشاهده کنید.
– مردم در این کشورها اسیر چند حزب انحصاری و سلطه¬طلبند و فریاد آنها در اعتراض به
مدیریت¬های انحصاری و سلطه¬طلب به جایی نمی¬رسد.
– مبنای مدیریت اینان به جای گسترش محبت و عشق و علاقه به انسانها و ملتها، کینه¬ورزی بر آمده از خودخواهی و ترویج اختلاف و دشمنی در جهان است.
– اینان فقط و فقط به منافع مشروع و نامشروع خود می¬اندیشند و در اندیشه آنان ارزش¬های الهی و انسانی و از جمله عدالت، آزادی، کرامت انسانی و حقوق اساسی ملت¬ها فاقد اصالت و ارج بوده و باید قربانی سود و منافع نامحدود آنها شوند.
– معلوم است که این مدیریت به ضرر همه ملت¬ها و حتی خود آنان و ادامه آن قطعاً ناممکن است.
– باید تغییر مهمی اتفاق بیفتد و شرایط به نفع انسان تغییر کند.
– باید برای برپایی دنیای جدید با سازوکارهای منصفانه، منطق فراگیر برمبنای همزیستی مسالمت¬آمیز و از طریق تفاهم و همکاری و مشارکت در تصمیمات مهم جهانی همگی
بپا خیزیم.
دوستان من
– در این راستا مهمترین موضوع و مسئله اصلی، مدیریت جهانی است که باید به طور مبنایی و اصولی اصلاح شود. والا اگر سال¬ها همگی بنشینیم و بدون اصلاح اساسی مدیریت حاکم بر جهان هزاران تصمیم کوچک و بزرگ خوب بگیریم و برای اجرای آنها تلاش نمائیم، دوره ما هم به سر خواهد رسید بدون آنکه تغییر اساسی و تعیین کننده¬ای اتفاق بیفتد.
– باید در مدیریت جهانی به نفع ملت¬ها و در جهت عدالت تغییرات اساسی صورت پذیرد.
– روشن است که مدیریت آینده باید دو ویژگی اساسی داشته باشد.
اول: عشق به ارزش¬های مشترک الهی و انسانی مانند عدالت، آزادی، کرامت انسانی، احقاق حق، احترام متقابل و مهرورزی به نوع انسان در سراسر جهان
همکاران گرامی
– بدون ترویج محبت و بدون مبنا قرار دادن عشق و جایگزینی دوستی به جای خودخواهی و سلطه طلبی در روابط بین انسانها، امکان استقرار صلح، آرامش، پیشرفت و رفاه وجود ندارد. برده¬داری، استعمار، چپاول و سلطه طلبی و جنگ افروزی حاصل خالی شدن قلب¬های عده¬ای معدود لکن قدرتمند از محبت و جایگزینی کینه و خودخواهی است.
– همه باید به دنبال ترویج دوستی و عشق باشیم و مدیریت جهانی باید در دست انسانهایی باشد که قلب آنان سرشار از عشق به انسانها و خوبیها و به عدالت و آزادی و کرامت انسانی است. کسانی که با غم ملت¬ها غمگین و با شادی آنان شاد باشند. همه را دوست بدارند و همه نیز آنان را دوست بدارند. به دنبال منافع شخصی و گروهی و حزبی و تسلط بر دیگران نباشند بلکه حقوق و منافع انسانها را بر هر امری ترجیح دهند.
و دوم:مشارکت همگانی در مدیریت
– تجربه نشان داده است انحصار در هر امری و مهمتر از همه در مدیریت جهانی فسادآور است.
– باید ساز و کاری طراحی شود که همگان در فضایی عادلانه و دلسوزانه و بر مبنای محبت و عشق در مدیریت جهان مشارکت نمایند. انحصار در مدیریت جهانی باید در هم شکسته شود.
– اگر همه در مدیریت مشارکت فعال داشته باشند امکان و فرصت تبعیض، تحمیل و سلطه¬گری به حداقل می¬رسد و فرصت برخورداری از امکانات برای همگان فراهم می¬آید.
حضار محترم
– واضح است که باید مبانی اندیشه و تعاملات اجتماعی از خودخواهی و سلطه جویی به عشق و محبت و تعامل بر پایه عدالت و احترام تغییر یابد. تحقق این آرمان بزرگ انسانی ماموریت من و شماست.
– این در واقع درمان ریشه¬ای دردهای چند صد ساله جامعه بشری و البته امری شدنی است.
– ما دارای توانمندیهای فراوان هستیم. می¬توانیم با مشارکت همگانی، سازوکارهای لازم از جمله مرجع داوری سیاسی، صندوق پول، بانک، بیمه و ساختارهای اقتصادی مستقل داشته باشیم و با ابداع روش¬های جدیدی از تجارت، مانند تهاتر، مبادله با ارزهای ملی و حذف سلطه ارز خاص از مبادلات جهانی، شرایط بهتری برای ملت¬هایمان فراهم نمائیم و بر سازوکارهای مدیریت جهانی تاثیر بیشتر و سازنده¬تری داشته باشیم.
– می¬توانیم در صیانت از فرهنگ¬مان و برای بالندگی جوانان و زنانمان برنامه¬های بهتری را به موقع اجرا بگذاریم.
– جنبش عدم تعهد برای تضمین استمرار وجودی و برای تسریع در دستیابی به اهداف بلند خود باید با بنیانگذاری و تاسیس نهادهایی از ظرفیت¬های جوانان و زنان برای شکوفایی جهانی جنبش بهره برداری کند.
– باور من این است که تحقق مدیریت مشترک جهانی که تضمین صلح پایدار بر اساس عدالت، آزادی و کرامت انسانی است خلاصه آرزوهای بنیانگذاران فقید جنبش عدم تعهد است. مسئولیت خطیری که اینک بر دوش یکایک ما سنگینی می¬کند.
– ظرفیت جنبش عدم تعهد و کشورهای عضو و ناظر بسیار گسترده است.
– جنبش می¬تواند نقش تعیین کننده در مناسبات جهانی به نفع اعضا و به نفع صلح و عدالت ایفا نماید.
– ما می¬توانیم با راه اندازی دبیرخانه موقت، نهادهای لازم برای سازماندهی و هم¬افزایی توان اعضا در زمینه¬های گوناگون سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و همکاریهای دو و چند جانبه برای ساختن دنیایی بهتر و استقرار صلح پایدار ایجاد نمائیم.
– جنبش می¬تواند به طور سازمان یافته به سازمان ملل و نهادهای وابسته در جهت اصلاح ساختار و رویکرد مدیریتی کمک شایانی بنماید.
– ملت بزرگ ایران با تجربیات فراوان تاریخی و توفیقات بزرگ در مواجهه با مشکلات و فشارهای ستمکارانه قدرت¬ها آمادگی دارد تا در کنار شما و با مشارکت شما برای اصلاح مدیریت جهانی و استقرار مدیریت صالح در جهان همه ظرفیت¬های خود را بکار گیرد.
دوستان
– خوشبختانه در نقطه عطف تاریخی قرار داریم. نظام مارکسیستی برچیده شده و نظام سرمایه داری سلطه گر نیز به پایان راه خود رسیده و دوره تاریخی آن به سر آمده است. این حقیقت نشان از درستی تصمیم ملت¬های غیر متعهد است که با پیوستن به این جنبش انحراف تاریخی نظام¬های لجام گسیخته مذکور را تشخیص داده و مطرود دانستند.
– امروز روز ملت¬ها و روز باز تعریف و پیگیری آرمانهای اصلی جنبش عدم تعهد و برنامه ریزی برای تحقق همه آرمانها و اهداف انسانی است. بی¬تردید اگر از ظرفیت¬های این جنبش عظیم جهانی بهره کافی برده شود می¬توان روند گذر از شرایط موجود به دوره جدید را با عافیت بیشتر، خسارت کمتر و مدت کمتری تدبیر کرد و فصل تازه زیبایی را در افق جهانی پیش روی بشریت گشود.
– خوشبختانه اهداف ما در مدیریت مشترک جهانی همان آرمان مشترک انبیاءالهی و صالحان در استقرار عدالت و عشق و صلح پایدار در تمام گیتی است. خداوند بزرگ وعده داده است که روزی که ملت¬ها آماده بشوند و اراده کنند این آرمان بزرگ توسط موعود ملل، عاشق حقیقی انسانها و عدالت¬گستر حقیقی حضرت مهدی(عج) با همراهی حضرت عیسی (ع) و همه صالحان و عدالت طلبان و آزادی خواهان در جهان مستقر خواهد شد.
– لازمه رسیدن به آن دوران، عشق و همدلی، نگاه جهانی و همکاری و مدیریت مشترک و فعال همه ملتها و دولت هاست.
– این راه درست و در واقع تنها راه پیش پای بشریت امروز برای آزادی از دوران ستم و تباهی و درک روزگار رهایی و فردای روشن بشری است. راهی که صد البته مردان و زنان جهان به موازات فزونی آگاهی¬ها، مشتاقانه¬تر و استوارتر در آن گام خواهند گذاشت.
– این راه است. راه باز است و اکنون سرآغاز است.
– مجدداً از همه شما و همه کسانی که تلاش کردند تا این نشست بر پا و موفق شود سپاسگزارم و دست همکاری و برادری همه شما را به گرمی می فشارم و امیدوار به پشتیبانی و همکاری همه شما هستم.