قبل از ورود در زندگی سیاسی امام صادق علیه السلام .بیوگرافی زندگی ان حضرت اشاره می شود ولادت امام ششم در هفدهم ربیع الاول سال هشتاد وسه در مدینه منوره متولد شد ودر روز ۲۵ شوال سال یکصد وچهل وهشت در سن ۶۵ سالگی در مدینه به شهادت رسید ودر قبرستان بقیع به خاک سپرده شد پدر ان حضرت امام باقر علیه السلام ومادر ان بزرگوار ، ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر بود نام این بانوی بزرگوار فاطمه بوده است ام فروه زنی عفیفه، نجیبه ، جلیله .ومکرمه بود .مادر ام فروه اسماء بنت عبد الرحمن بن ابی بکر است
نام حضرت
جعفر است .جعفر نام یکی از نهرهای بهشت است ، نهر جاری را که کثیر النفع باشد جعفر می نامند .وجه نام گذاری وتناسب نام ان حضرت صادق که جعفر است از این لحاظ است همان طور که نهر دائما در جریان وفیاض است و عموم مردم تشنه از ان بر خوردارند همانطور هم علم حضرت از زمان بزرگوار تاکنون وتا قیام قیامت در جریان وفیضان خواهد بود وتشنگان اب حیات وطالبین معنویات از ان مستفیض خواهند شد .
دوران امام صادق (ع) دوره ظهور گرایشهای مذهبی گوناگون و نحلههای انحرافی نظیر غلات، ملحدان و زندیقان بود.امام که پرچمدار اسلام ناب و تبیینکننده فرهنگ تشیع و مجدد حیات اسلام بود، در برابر مذاهب دیگر ایستاد از این رو مذهب تشیع به مذهب جعفری شهرت یافت.
دوران امام صادق از نظر سیاسی دوره ضعف و تزلزل امویان و گسترش شورشها، قیامها، جنگها و نبردها و فروپاشی و پیدایی حکومتها و دوره ظهور گرایشهای مذهبی گوناگون و نحلههای انحرافی نظیر غلات، ملحدان و زندیقان بود. در این دوران که آزادی سیاسی و مذهبی در حد گستردهای وجود داشت، ارتباطات فرهنگی با فرهنگهای بیگانه معمول گشت و مناسبات و اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی در حال دگرگونی و تغییرات جدی و اساسی بود.

امام که پرچمدار اسلام ناب و تبیینکننده فرهنگ تشیع و مجدد حیات اسلام بود از شرایط آشفته سیاسی برای تاسیس دانشگاه جعفری و تربیت هزاران شاگرد در علوم مختلف استفاده کرد و در برابر مذاهب دیگر ایستاد از این رو مذهب تشیع به مذهب جعفری شهرت یافت.
همانطور که بیان شد امام صادق (ع) در دوران حیات خود با ظهور فرقههای مذهبی مختلف روبرو شد، به زیدیه یکی از این فرق انحرافی است:
مؤسس این فرقه زیدبنعلی با کنیه ابوالحسن متولد سال ۷۵ هجری قمری در شهر مدینه است و در محضر امام سجاد علیهالسلام و امام باقر علیهالسلام کسب فیض کرد.
او مردی دانشمند، پارسا، ظلمستیز و انقلابی بود و امام رضا(ع) وی را از عالمان آل محمد (ص) برشمرده است، وی قیامش را در دوران حکومت هشام شروع کرد و در ذیالحجه سال ۱۲۲ هجری قمری در ۴۲ سالگی به شهادت رسید.
نهضت زید به وسیله فرزند و پیروانش ادامه یافت و در کوفه و عراق و سپس در ایران و یمن گسترش یافت. اصحاب، یاران و معتقدان به امامت زید بن علی را زیدیه میخوانند.
منابع شیعه هدف قیام او امر به معروف و نهی از منکر و خون خواهی امام حسین (ع) دانستهاند.
حاصل قیام او پیدایش فرقه جدیدی به نام زیدیه بود و فرزندش یحیی در خراسان در تدارک قیام بر ضد ولید بن یزید شد. زیدیه که از فرقههای شیعی به شمار میآید. اعتقاد به اصل مسئله امامت آنان را به شیعه نزدیک میکند و گرایش فقهی آنان تا حدودی به مذهب حنفی نزدیک بوده اما بیشتر مسایل فقهی شان مطابق مذهب امامیه است و عدم اعتقاد آنان به عصمت در امام و عدم اعتقاد به نص جلی، موجب پذیرفتن امامت مفضول گردید.
اصول دیدگاههای زیدیه در موضوع امامت عبارت است از:
۱_ افضلیت امام علی و اولویت او بر سایر صحابه در خلافت و در عین حال تجویز تقدم مفضول بر فاضل
۲_ تاکید بر فاطمی نسب بودن امام و حصر امامت در فرزندان فاطمه
۳_ وجود دو امام در یک زمان و در دو منطقه
۴_ قیام مسلحانه در برابر ظلم
۵_ دعوت علنی به خویشتن و خروج بر ضد ظالمان، شرط مشروعیت امامت بود.
در سال ۲۵۰ق زیدیه توانستند حکومتی در سرزمین «دیلم» در جنوب دریای خزر برپا کنند. این حکومت توسط یکی از زیدیه به نام حسن بن زید ایجاد شد. پس از مدتی، حکومت دیگری در یمن ایجاد نمودند که مؤسّس آن الهادی الی الحق یحیی بن حسن از فرزندان قاسم رسی، نوه ابراهیمبن عبدالله بن حسن بن علیبن ابیطالب(ع) بود که تا برقراری حکومت جمهوری در یمن استمرار یافت.
دومین فرقه انحرافی فرقه اسماعیلیه است که در مورد تأسیس این فرقه آمده است:
اسماعیلبن جعفر فرزند بزرگ امام صادق (ع) در زمان حیات پدر درگذشت بر اساس فرضیه امامت فرزند بزرگ، عدهای از شیعیان او را پس از امام صادق (ع) امام دانسته، گفتند: او زنده و همان مهدی موعود و امام است به این دسته« اسماعیلیه خالصه» میگویند. شاخهای از این فرقه به نام «اسماعیلیه مبارکه» معتقد است که اسماعیل به فرزندش محمد وصیت کرده است و امام صادق (ع)نیز امر ولایت را به محمد سپرده است چراکه امامت از برادر و برادر دیگر منتقل نمیشود و این موضوع تنها درباره امام حسن و امام حسین علیهالسلام بوده است و به همین دلیل با وجود امام سجاد (ع) امامت به محمدبن حنفیه نرسید.
اسماعیلیه را با نامهای سبعیه، باطنیه، قرامطه، نزاریه، خطابیه میشناسند.
امام صادق (ع) با بنیانگذاران این فرقه به مبارزه پرداخت. آن حضرت، جمعی از بزرگان شیعه، حتی حاکم مدینه را بر مرگ اسماعیل گواه گرفت و گواهی فوت نوشتند تا جلوی معتقدان به حیات او را بگیرند و خود به صراحت به امام موسی کاظم (ع) وصیت کرد. البته این فرقه پس از شهادت امام صادق (ع) شکل رسمی به خود گرفت، اصول اعتقادات ایشان در مباحث خلقت عالم باطن و ظاهر، امامت و نبوت در حیطه عوالم باطن و ظاهر، ادوار هفتگانه نبوت و مراتب چهارگانه امامت، خاتمیت پیامبر (ص) باطنیگری، تاویل و … است.
در اعتقاد آنان ، تاریخ بشر به چند دور تقسیم می گردد و هر دور با پیامبری « ناطق » و امامی « اساس» آغاز میشود . ناطقان ، همان پیامبران اولوالعزم اند که تعداد آنان هفت نفر است و پس از هر ناطقی ، هفت امام روی کار میآیند . دوره هر پیامبری هزار سال است و چون دور او به سر رسد ، پیامبر دیگری با شریعتی نو ظهور می کند . این پیامیر شریعت پیشین را نسخ می نماید . امام ( یا اساس یا وصی ) عالم به علم تأویل شریعت است . اسماعیلیان موضوع تاویل و هزاره ها را از مانویان و زردشتیان اخذ کرده بودند . همچنین ، آنان معتقد بودند اندکی از افراد بشر می توانند از طریق تاویل امامان ، به حقایق باطنی دین دست یابند که این افراد ، همان اهل هدایت یا اعضای فرقه هادیه اسماعیلیه هستند.
از دیدگاه اسماعیلیان، افراد بشر به دو گروه تقسیم می شوند:
۱- ویژگان یا نخبگانی که با طی مراحل مختلف به باطن شریعت دست می یابند .
۲- و دیگر، عالم یا اکثریت غیر اسماعیلی که فقط قادر به درک مفاهیم ظاهری مذهب هستند .
همچنین، سازمان مذهبی اسماعیلیان بر مراتب و درجات منظمی استوار بود که از پایین به بالا ، عبارت بودند از :
۱-مستجیب ( تازه وارد به گروه )
۲- ماذون
۳- داعی
۴- حجت
۵- باب و امام
امامان در بعضی از دوره ها مستور و در بعضی دیگر آشکار هستند . به اعتقاد اسماعیلیان ، در دوره ستر (یا غیبت امام ) دعات موظفاند که ابلاغ امر کنند . در این دوره ، فقط باب و نخبگان قادر به رویت امام هستند. آنان دوره ستر را از دوره محمد اسماعیل تا قیام عبیدالله المهدی در قیروان می دانند . معروفترین داعیان اسماعیلی در این دوره ، ابو عبدالله حسن بن احمد زکرویه ( معروف به ابوعبدالله شیعی ) و میمون قداح بودند که خود اصل ایرانی داشتند .
استفاده کردیم .دستتون درد نکنه.